نمونه دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع (جامع و کاربردی)

نمونه دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع (جامع و کاربردی)

نمونه دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع

مال مشاع، دارایی مشترکی است که بیش از یک نفر در مالکیت آن سهیم هستند و گاهی اوقات برای حل و فصل اختلافات ناشی از این شراکت، نیاز به طرح دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع در مراجع قضایی پیدا می شود. این دادخواست مسیر قانونی مشخصی برای تبدیل مال مشترک به سهم های جداگانه یا فروش آن و تقسیم وجوه حاصل از آن به شرکا فراهم می کند.

مالکیت مشاعی که در آن سهم هر یک از شرکا در تمام اجزای مال گسترده است، می تواند به دلایل مختلفی از جمله ارث، خرید مشترک، یا شراکت قهری ایجاد شود. اگرچه این نوع مالکیت دارای مزایایی است، اما اغلب با چالش های حقوقی و عملی فراوانی همراه است. عدم توافق شرکا بر نحوه اداره، بهره برداری یا حتی نگهداری مال مشاع، می تواند منجر به توقف استفاده و ضرر و زیان برای همه طرفین شود. در چنین شرایطی، قانون این حق را برای هر یک از شرکا قائل شده است که بتوانند درخواست تقسیم مال را مطرح کنند. این تقسیم ممکن است به صورت فیزیکی (افراز)، از طریق تعدیل سهام با پرداخت مابه التفاوت، یا در نهایت از طریق فروش مال و تقسیم بهای آن صورت پذیرد. آگاهی از مراحل قانونی، مدارک مورد نیاز و نحوه تنظیم صحیح دادخواست، برای پیشبرد این فرآیند حیاتی است.

مال مشاع چیست و چرا تقسیم می شود؟

برای درک کامل مفهوم دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع، ابتدا باید با ماهیت آشنا شد. مال مشاع، همان طور که از نامش پیداست، مالی است که مالکیت آن به صورت مشترک بین دو یا چند نفر است، به گونه ای که هر یک از شرکا در جزء جزء مال سهم دارند. این حالت شراکت، بر مبنای ماده ۵۷۱ قانون مدنی تعریف شده است که بیان می دارد: «شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد به نحو اشاعه.» این بدان معناست که هیچ بخش خاص و مفروزی از مال به تنهایی متعلق به یک شریک نیست و سهم هر فرد در کلیت مال گسترده شده است.

تعریف حقوقی مال مشاع

مالکیت مشاع به حالتی گفته می شود که چندین نفر به طور همزمان و در یک واحد مالک یک شیء هستند، بدون آنکه سهم هر یک از آن ها به صورت فیزیکی جدا شده و مشخص باشد. برای مثال، اگر دو نفر یک قطعه زمین ۲۰۰۰ متری را به صورت سه دانگ و سه دانگ خریداری کنند، هر دو در کل ۲۰۰۰ متر زمین شریک هستند و نمی توان گفت ۱۰۰۰ متر شمالی متعلق به یکی و ۱۰۰۰ متر جنوبی متعلق به دیگری است، مگر اینکه تقسیم صورت گرفته باشد. هرگونه تصرف حقوقی (مانند فروش سهم) یا فیزیکی (مانند ساخت و ساز) در مال مشاع، نیازمند رضایت و موافقت تمامی شرکا است. این ویژگی مال مشاع، غالباً منشأ اختلافات و مشکلات حقوقی می شود.

تفاوت مال مشاع و مال مفروز

در مقابل مال مشاع، قرار دارد. مال مفروز، مالی است که سهم هر یک از شرکا به صورت دقیق و فیزیکی از سایر سهم ها جدا و مشخص شده باشد. برای مثال، اگر همان زمین ۲۰۰۰ متری به دو قطعه ۱۰۰۰ متری تقسیم و برای هر قطعه سند مالکیت جداگانه صادر شود، دیگر آن دو قطعه مال مفروز محسوب می شوند و هر مالک می تواند بدون نیاز به رضایت دیگری، در سهم خود تصرف کند. تفاوت اصلی و بنیادین این دو نوع مالکیت در قابلیت تصرف و استقلال مالکان در سهم خود است.

موارد ایجاد مال مشاع

مال مشاع می تواند به طرق مختلفی ایجاد شود که رایج ترین آن ها عبارتند از:

  • ارث: رایج ترین حالت ایجاد مال مشاع، زمانی است که مالی از متوفی به وراث می رسد و تا زمانی که ترکه تقسیم نشده است، تمامی وراث به صورت مشاع در آن سهم دارند.
  • خرید مشترک: زمانی که دو یا چند نفر با توافق یکدیگر، مالی (مانند ملک، خودرو یا سهام) را خریداری می کنند.
  • شراکت قهری: گاهی اوقات مال مشاع بدون اراده افراد و به حکم قانون ایجاد می شود. برای مثال، دیواری که بین دو ملک مشترک است و هر دو مالک در آن سهم دارند.
  • اختلاط یا امتزاج اموال: هنگامی که دو یا چند مال از افراد مختلف به گونه ای با هم مخلوط شوند که تفکیک آن ها دشوار یا غیرممکن باشد، مانند مخلوط شدن گندم دو کشاورز در یک انبار.

حق هر شریک بر مطالبه تقسیم

یکی از اصول مهم در فقه و حقوق مدنی ایران، اصل «عدم اجبار به بقای شرکت» است. بر این اساس، هیچ کس را نمی توان به اجبار در شراکت نگه داشت و هر شریک، هر زمان که بخواهد، حق دارد درخواست تقسیم مال مشاع را مطرح کند. این حق در ماده ۵۸۳ قانون مدنی به صراحت آمده است: «هر یک از شرکاء می تواند تقاضای تقسیم مال مشترک را بنماید مگر در مواردی که تقسیم به موجب این قانون ممنوع یا شرکاء به طریق مقتضی ملتزم بر عدم تقسیم شده باشند.» این ماده، راه قانونی را برای حل و فصل اختلافات شرکا و جلوگیری از حبس اموال باز می کند. با این حال، تقسیم مال باید به گونه ای باشد که به هیچ یک از شرکا ضرر غیرقابل جبرانی وارد نشود و یا در صورت ورود ضرر، شریک متضرر به آن راضی باشد.

مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای تقسیم و فروش مال مشاع

تعیین مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست تقسیم و فروش مال مشاع، یکی از گام های اساسی در فرآیند حقوقی است. صلاحیت رسیدگی بسته به نوع مال (منقول یا غیرمنقول)، سابقه ثبتی آن، و وجود یا عدم وجود افراد خاص (مانند غایب یا محجور) در میان شرکا متفاوت است.

اداره ثبت اسناد و املاک

صلاحیت اصلی برای افراز املاک مشاعی که دارای سابقه ثبتی مشخص و سند مالکیت هستند، در ابتدا بر عهده اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک است. طبق قانون افراز و فروش املاک مشاع، اگر ملک دارای سابقه ثبتی باشد و در میان شرکا، فرد غایب یا محجور نباشد، درخواست افراز مستقیماً به اداره ثبت ارائه می شود. اداره ثبت پس از بررسی اسناد و مدارک و انجام عملیات کارشناسی، در صورت امکان، ملک را افراز کرده و برای هر سهم، سند مالکیت جداگانه صادر می کند. تصمیم اداره ثبت در مورد قابلیت یا عدم قابلیت افراز، قطعی است اما قابل اعتراض در دادگاه عمومی حقوقی است.

دادگاه عمومی حقوقی

در بسیاری از موارد، رسیدگی به دعوای تقسیم و فروش مال مشاع، در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی است. این موارد شامل شرایط زیر می شود:

  • املاک فاقد سابقه ثبتی: اگر ملکی سابقه ثبتی نداشته باشد یا جریان ثبتی آن خاتمه نیافته باشد، اداره ثبت صلاحیت رسیدگی ندارد و دعوا باید در دادگاه مطرح شود.
  • وجود غایب یا محجور: در صورتی که یکی از شرکا غایب مفقودالاثر یا محجور (مانند صغیر، مجنون یا سفیه) باشد، به دلیل نیاز به حمایت از حقوق این افراد و عدم امکان توافق آن ها، اداره ثبت صلاحیت رسیدگی ندارد و دادگاه عمومی حقوقی مرجع صالح خواهد بود.
  • عدم قابلیت افراز توسط ثبت: اگر اداره ثبت پس از بررسی، ملک را غیرقابل افراز تشخیص دهد، ذینفع می تواند درخواست دستور فروش را از دادگاه عمومی حقوقی مطالبه کند.
  • اموال منقول: صلاحیت تقسیم و فروش تمامی اموال منقول (مانند خودرو، سهام، یا سایر دارایی های قابل نقل و انتقال) که به صورت مشاعی هستند، منحصراً در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی است.
  • تقسیم ترکه: در مواردی که مال مشاع، جزء ماترک متوفی باشد و ورثه قصد تقسیم ترکه را داشته باشند، دادگاه عمومی حقوقی مرجع صالح است، حتی اگر ملک سابقه ثبتی داشته باشد و غایب یا محجور در بین نباشد. این به دلیل ماهیت جامع تقسیم ترکه است که شامل تمامی اموال منقول و غیرمنقول و بدهی ها می شود.

توضیح صلاحیت محلی: صلاحیت محلی دادگاه نیز اهمیت دارد. در دعاوی مربوط به اموال غیرمنقول، دادگاه محل وقوع ملک صالح به رسیدگی است. اما در دعاوی مربوط به اموال منقول، دادگاه محل اقامت خوانده یا محل انعقاد قرارداد یا اجرای تعهد، صالح به رسیدگی خواهد بود. در صورتی که دعوای تقسیم شامل چندین مال منقول و غیرمنقول باشد، دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول صلاحیت رسیدگی به تمام دعوا را خواهد داشت.

روش های قانونی تقسیم و فروش مال مشاع: از توافق تا مزایده

تقسیم و فروش مال مشاع فرآیندی است که می تواند به دو شیوه اصلی، یعنی توافقی یا اجباری (از طریق دادگاه)، انجام شود. انتخاب هر روش به میزان همکاری و توافق شرکا بستگی دارد.

تقسیم به تراضی (توافقی)

مطلوب ترین و کم هزینه ترین روش تقسیم مال مشاع، تقسیم به تراضی است. این روش زمانی انجام می شود که تمامی شرکا بر سر نحوه تقسیم مال و سهم هر یک، به توافق کامل برسند. این توافق می تواند شامل تقسیم فیزیکی مال، تعیین سهم هر فرد با پرداخت مابه التفاوت، یا حتی فروش مال و تقسیم بهای آن باشد. مزایای این روش شامل سرعت بالا، کاهش هزینه های دادرسی، جلوگیری از فرسایش روابط بین شرکا و انعطاف پذیری بیشتر در تعیین نحوه تقسیم است.

  • شرح کامل و شرایط: برای تقسیم توافقی، رضایت قطعی و بدون قید و شرط تمامی شرکا ضروری است. این رضایت باید آزادانه و بدون هیچ گونه اکراه یا اجبار باشد.
  • نحوه تنظیم تقسیم نامه رسمی و عادی: توافقات تقسیم می تواند به صورت عادی (با تنظیم یک دست نوشته یا قرارداد خصوصی) یا رسمی (با مراجعه به دفتر اسناد رسمی) باشد. تقسیم نامه رسمی دارای اعتبار بالاتری است و در مراجع قانونی سندیت بیشتری دارد. همچنین، اگر قصد تفکیک و اخذ سند جداگانه از اداره ثبت وجود داشته باشد، تقسیم نامه رسمی الزامی است.
  • مزایای تقسیم توافقی: این روش به دلیل اجتناب از فرآیندهای طولانی و پیچیده قضایی، صرفه جویی در زمان و هزینه، و حفظ روابط حسنه میان شرکا، بهترین گزینه محسوب می شود. همچنین، شرکا می توانند با آزادی عمل بیشتری، بهترین راهکار را متناسب با شرایط خاص خود انتخاب کنند. ماده ۵۹۱ قانون مدنی نیز بر این امکان تاکید دارد: «هرگاه تمام شرکاء به تقسیم مال مشترک راضی باشند تقسیم به نحوی که شرکاء تراضی نمایند به عمل می آید…» و ماده ۳۱۳ قانون امور حسبی نیز همین رویکرد را برای تقسیم ترکه تایید می کند.

تقسیم اجباری (از طریق دادگاه)

زمانی که شرکا نتوانند بر سر نحوه تقسیم مال مشاع به توافق برسند، یا یکی از شرکا از همکاری امتناع کند، هر یک از شرکا می تواند با طرح دادخواست در دادگاه، خواستار تقسیم اجباری مال شود. این فرآیند ممکن است شامل یکی از روش های زیر باشد:

الف) افراز (تقسیم فیزیکی)

افراز به معنای جداسازی سهم هر شریک از سایرین به صورت فیزیکی و با تعیین حدود و مشخصات است. این روش زمانی انجام می شود که مال مشاع قابلیت تقسیم فیزیکی را داشته باشد، بدون آنکه ارزش اقتصادی آن به طور عمده ای کاهش یابد یا به یکی از شرکا ضرر وارد شود.

  • تعریف، شرایط و نحوه انجام: افراز معمولاً از طریق کارشناسی رسمی دادگستری صورت می گیرد. کارشناس پس از بررسی ملک و در نظر گرفتن سهم هر شریک، نقشه ای تهیه کرده و سهم هر یک را مشخص می کند. شرایط اصلی افراز این است که مال باید «قابل افراز» باشد.
  • زمانی که مال قابل افراز است: به این معناست که می توان مال را به قطعاتی با ارزش نسبتاً برابر تقسیم کرد، به طوری که هر قطعه قابلیت استفاده مستقل را داشته باشد و از ارزش کل مال کاسته نشود.

ب) تعدیل (هم ارزی)

گاهی اوقات، تقسیم فیزیکی مال به صورت کاملاً مساوی از نظر مساحت، منجر به ضرر یکی از شرکا می شود؛ چرا که ممکن است بخشی از مال ارزش بالاتری داشته باشد (مثلاً به دلیل موقعیت جغرافیایی بهتر یا دسترسی به خیابان). در چنین حالتی، از روش تعدیل استفاده می شود.

  • توضیح زمانی که تقسیم برابر مساحت منجر به ضرر می شود: به جای تقسیم دقیق مساحتی، تقسیم بر اساس ارزش مال انجام می شود.
  • نقش کارشناس رسمی دادگستری: کارشناس با ارزیابی دقیق بخش های مختلف مال، سهم هر شریک را به گونه ای تعیین می کند که ارزش سهم الشرکه آن ها برابر باشد، حتی اگر مساحت ها متفاوت باشد. مثلاً ممکن است سهم یک شریک مساحت بیشتری داشته باشد اما به دلیل موقعیت نامناسب تر، ارزش آن با سهم کوچک تر اما باارزش تر شریک دیگر برابر شود.

ج) رد (پرداخت مابه التفاوت)

اگر مال مشاع قابل افراز یا تعدیل نباشد، یا در صورت تقسیم به این روش ها، ناگزیر تفاوت ارزشی بین سهم شرکا ایجاد شود، از روش رد استفاده می شود. در این حالت، شریکی که سهم باارزش تری را دریافت کرده است، مابه التفاوت ارزش را به شریک دیگر پرداخت می کند تا عدالت برقرار شود.

  • توضیح پرداخت تفاوت ارزش سهم الشرکه به یکی از شرکا: این روش اطمینان می دهد که هیچ یک از شرکا به دلیل تقسیم مال دچار ضرر مالی نشوند. میزان مابه التفاوت نیز توسط کارشناس رسمی دادگستری تعیین می شود.

د) فروش مال مشاع (دستور فروش)

در صورتی که هیچ یک از روش های افراز، تعدیل یا رد امکان پذیر نباشد و مال مشاع «غیرقابل افراز» تشخیص داده شود، تنها راه حل قانونی، فروش مال و تقسیم بهای حاصل از آن میان شرکا است. این روش معمولاً آخرین راه حل محسوب می شود و با صدور «دستور فروش» توسط دادگاه انجام می گیرد.

  • زمانی که هیچ یک از روش های افراز، تعدیل، یا رد امکان پذیر نیست: این شرایط عمدتاً زمانی پیش می آید که مال به دلیل ماهیت خود (مثلاً یک آپارتمان کوچک که قابلیت تقسیم به دو واحد مجزا را ندارد) یا مقررات شهرسازی و ثبتی، قابل تقسیم فیزیکی نباشد.
  • مراحل صدور دستور فروش و مزایده: پس از تشخیص غیرقابل افراز بودن مال توسط کارشناس و تایید دادگاه، دستور فروش صادر می شود. سپس مال از طریق مزایده عمومی و تحت نظارت اجرای احکام دادگستری به فروش می رسد. بهای حاصل از فروش، پس از کسر هزینه های قانونی، به نسبت سهم الشرکه بین شرکا تقسیم خواهد شد.
  • تفاوت حکم به فروش و دستور فروش: این نکته حقوقی بسیار مهم است. «دستور فروش» ماهیتی غیرترافعی دارد، به این معنا که دادگاه در اینجا به یک اختلاف ماهوی رسیدگی نمی کند، بلکه صرفاً دستور می دهد مالی که قابلیت تقسیم ندارد، فروخته شود. این دستور، قابل تجدیدنظرخواهی نیست و تنها اعتراض به عملیات اجرایی آن امکان پذیر است. در مقابل، «حکم به فروش» زمانی صادر می شود که خواسته دعوا تقسیم مال مشاع باشد و دادگاه پس از طی مراحل دادرسی و بررسی امکان افراز یا تعدیل، در نهایت حکم به فروش مال بدهد که این حکم ماهیت ترافعی داشته و قابل اعتراض و تجدیدنظرخواهی است. ماده ۳۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی نیز به این موضوع اشاره دارد که در صورت عدم امکان تقسیم، مال از طریق فروش و تقسیم ثمن آن به شرکا تقسیم می شود.

بر اساس ماده ۵۸۳ قانون مدنی، هر یک از شرکا حق دارد در هر زمان تقاضای تقسیم مال مشترک را بنماید، مگر در موارد استثنائی قانونی. این اصل، مبنای طرح دعوای تقسیم و فروش مال مشاع است.

راهنمای گام به گام تنظیم و طرح دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع

تنظیم صحیح دادخواست، اولین و مهم ترین گام در مسیر پیگیری دعوای تقسیم و فروش مال مشاع است. یک دادخواست دقیق و کامل، می تواند به سرعت و صحت روند رسیدگی کمک شایانی کند. این راهنما، شما را با جزئیات لازم برای تنظیم یک دادخواست موثر آشنا می کند.

الف) مشخصات طرفین

در بخش مشخصات طرفین، باید اطلاعات دقیق خواهان (فردی که دادخواست را مطرح می کند)، خوانده (فرد یا افرادی که دادخواست علیه آن ها مطرح می شود)، و در صورت وجود، وکیل یا نماینده قانونی آن ها ذکر شود:

  • خواهان:

    • نام و نام خانوادگی کامل
    • نام پدر
    • شماره ملی
    • تاریخ تولد
    • شغل
    • محل اقامت کامل (آدرس پستی دقیق)
  • خوانده:

    • نام و نام خانوادگی کامل
    • نام پدر
    • شماره ملی (در صورت اطلاع)
    • شغل (در صورت اطلاع)
    • محل اقامت کامل (آدرس پستی دقیق) – این اطلاعات برای ابلاغ اوراق قضایی ضروری است.
  • وکیل یا نماینده قانونی (در صورت وجود):

    • مشخصات کامل وکیل (نام، نام خانوادگی، شماره پروانه، آدرس دفتر)
    • پیوست کردن وکالت نامه رسمی

ب) خواسته دادخواست

بخش خواسته دادخواست باید بسیار دقیق و شفاف نوشته شود، چرا که محور اصلی رسیدگی دادگاه را تشکیل می دهد. در این نوع دعوا، خواسته معمولاً به صورت تقسیم مال مشاع و در صورت عدم امکان، صدور دستور فروش و تقسیم ثمن حاصله مطرح می شود. ذکر هر دو بخش «تقسیم» و «در صورت عدم امکان، فروش» اهمیت دارد تا دادگاه ابتدا امکان افراز را بررسی کرده و در صورت عدم وجود این امکان، به دستور فروش بپردازد.

ج) دلایل و مستندات

برای اثبات مالکیت مشاعی و ضرورت تقسیم یا فروش، باید مدارک و مستندات کافی به دادخواست پیوست شود:

  • سند رسمی مالکیت/ قولنامه/ گواهی حصر وراثت: اصلی ترین مدرک برای اثبات مالکیت. اگر ملک رسمی باشد، تصویر برابر اصل سند مالکیت. اگر مال موروثی باشد، گواهی حصر وراثت و در صورت لزوم، تقسیم نامه عادی یا قولنامه برای اثبات شراکت.
  • استعلام ثبتی ملک: اگرچه دادگاه معمولاً خودش استعلام از اداره ثبت را درخواست می کند، اما ارائه آن از جانب خواهان می تواند روند را تسریع کند. این استعلام وضعیت ثبتی ملک، از جمله مشاعی بودن، بازداشت، یا رهن بودن آن را مشخص می کند.
  • شهادت شهود (در صورت لزوم): در برخی موارد خاص، برای اثبات شراکت یا عدم توافق در استفاده از مال، شهادت شهود می تواند به عنوان دلیل کمکی ارائه شود.
  • نظریه کارشناسی (در صورت ارجاع قبلی یا نیاز به اثبات): اگر قبلاً نظریه کارشناسی در مورد قابلیت افراز یا ارزش مال تهیه شده باشد، می توان آن را پیوست کرد. در غیر این صورت، دادگاه در مراحل بعدی به کارشناسی ارجاع خواهد داد.

د) شرح دادخواست

در این بخش، باید به تفصیل و با بیانی حقوقی و مستدل، دلایل و چگونگی شراکت و ضرورت تقسیم یا فروش مال مشاع را توضیح داد. موارد مهم برای درج در این بخش:

  • توضیح کامل وضعیت مال مشاع: ذکر دقیق مشخصات مال (پلاک ثبتی، آدرس، نوع مال).
  • بیان دلایل عدم امکان ادامه شراکت یا عدم توافق بر تقسیم: شرح دهید که چرا امکان ادامه شراکت وجود ندارد یا چرا توافقی بر سر تقسیم حاصل نشده است (مثلاً عدم همکاری خوانده، اختلافات بر سر نحوه استفاده، نیاز خواهان به سهم خود).
  • درخواست صریح از دادگاه برای تقسیم یا فروش: باید به صراحت از دادگاه خواسته شود که پس از بررسی و ارجاع به کارشناسی، حکم مقتضی مبنی بر تقسیم مال مشاع به یکی از روش های قانونی (افراز، تعدیل، رد) و در صورت عدم امکان تقسیم، دستور فروش مال و تقسیم ثمن حاصل از آن را صادر نماید. استناد به مواد قانونی مربوطه مانند ماده ۵۸۳ قانون مدنی و مواد ۳۰۰ و ۳۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، قوت بیشتری به دادخواست می دهد.

ه) مراحل پس از ثبت دادخواست

پس از تنظیم و ثبت دادخواست در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، مراحل زیر به صورت عمومی طی می شود:

  1. ابلاغ: دادخواست و ضمائم آن به خوانده/خواندگان ابلاغ می شود.
  2. تعیین وقت رسیدگی: دادگاه جلسه ای برای رسیدگی به دعوا تعیین می کند.
  3. ارجاع به کارشناسی: در اغلب موارد، دادگاه برای بررسی قابلیت افراز یا تعیین ارزش مال، موضوع را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می دهد.
  4. صدور حکم/دستور: پس از دریافت نظریه کارشناسی و استماع دفاعیات طرفین، دادگاه در صورت قابل افراز بودن، حکم به افراز می دهد و در صورت عدم امکان، دستور فروش مال را صادر می کند.
  5. اجرا: در نهایت، حکم یا دستور دادگاه از طریق واحد اجرای احکام اجرا می شود که شامل تقسیم فیزیکی، پرداخت مابه التفاوت یا برگزاری مزایده و فروش مال است.

نمونه دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع

در ادامه، یک نمونه دادخواست کامل برای تقسیم و فروش ملک مسکونی مشاع ارائه شده است. این نمونه می تواند راهنمایی برای تنظیم دادخواست شما باشد. لطفاً قبل از استفاده، اطلاعات را با دقت تکمیل کرده و با شرایط پرونده خود تطبیق دهید. این فایل ها معمولاً به صورت Word و PDF برای دانلود در دسترس قرار می گیرند تا کاربران بتوانند از آن ها استفاده کنند و تصویری از دادخواست نیز به عنوان مرجع ارائه می شود.

نمونه 1: دادخواست تقسیم و فروش ملک مسکونی مشاع

مشخصات شرح
خواهان نام: [نام کامل خواهان]
نام خانوادگی: [نام خانوادگی خواهان]
نام پدر: [نام پدر خواهان]
شماره ملی: [شماره ملی خواهان]
شغل: [شغل خواهان]
نشانی: [آدرس کامل پستی خواهان، کد پستی]
خوانده نام: [نام کامل خوانده]
نام خانوادگی: [نام خانوادگی خوانده]
نام پدر: [نام پدر خوانده]
شماره ملی: [شماره ملی خوانده]
شغل: [شغل خوانده]
نشانی: [آدرس کامل پستی خوانده، کد پستی]
وکیل یا نماینده قانونی (در صورت وجود وکیل، مشخصات کامل وکیل و شماره پروانه)
نشانی: [آدرس دفتر وکیل]
تعیین خواسته و بهای آن تقاضای صدور حکم تقسیم مال مشاع و در صورت عدم امکان تقسیم، صدور دستور فروش و تقسیم ثمن حاصله، بهای خواسته: مقوم به 21,000,000 ریال (دعوای مالی غیرمنقول)
دلایل و مستندات
  1. تصویر مصدق سند مالکیت به شماره پلاک ثبتی [شماره پلاک ثبتی اصلی] [فرعی] [بخش]
  2. تصویر مصدق گواهی حصر وراثت شماره [شماره گواهی] صادره از [مرجع صادرکننده] (در صورت موروثی بودن)
  3. تصویر مصدق شناسنامه و کارت ملی خواهان
  4. نظریه کارشناسی (در صورت ارجاع قبلی)
  5. استعلام ثبتی ملک (عنداللزوم)

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان [نام شهرستان]

با سلام و احترام؛

احتراماً به استحضار عالی می رساند اینجانب [نام خواهان] فرزند [نام پدر خواهان] به همراه خوانده/خواندگان آقای/خانم [نام و نام خانوادگی خوانده] فرزند [نام پدر خوانده]، مالکین مشاعی یک واحد مسکونی به شماره پلاک ثبتی [شماره پلاک ثبتی اصلی] فرعی از [شماره پلاک ثبتی فرعی] اصلی، واقع در بخش [شماره بخش ثبتی] حوزه ثبتی [نام شهر/روستا] به نشانی [آدرس کامل ملک مشاع] می باشیم. تصویر مصدق سند مالکیت و سایر مدارک لازم جهت اثبات مالکیت مشاعی و سهم الشرکه هر یک از طرفین، به پیوست این دادخواست تقدیم می گردد.

با عنایت به اینکه از تاریخ [تاریخ شروع شراکت یا تاریخ فوت مورث]، به دلیل [علت عدم توافق مانند: عدم توافق در نحوه استفاده و بهره برداری، عدم امکان سکونت همزمان، نیاز مبرم خواهان به سهم خود، عدم پرداخت هزینه های نگهداری از سوی خوانده]، ادامه شراکت در ملک مذکور و استفاده مشترک از آن امکان پذیر نمی باشد و با وجود تلاش های مکرر اینجانب برای تقسیم توافقی ملک با خوانده/خواندگان، متاسفانه توافقی حاصل نگردیده است، لذا با استناد به مواد ۵۷۱، ۵۸۳ و ۵۹۱ قانون مدنی و مواد ۳۰۰ و ۳۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، چاره ای جز مراجعه به آن مرجع محترم قضایی باقی نمانده است.

لذا با تقدیم این دادخواست، از محضر دادگاه محترم تقاضای رسیدگی و صدور حکم مقتضی به شرح ذیل را دارم:

  1. صدور حکم به تقسیم مال مشاع موضوع پلاک ثبتی فوق الذکر، به یکی از طرق قانونی (افراز، تعدیل یا رد) بر اساس نظریه کارشناسی رسمی دادگستری.
  2. در صورت تشخیص عدم قابلیت افراز مال مشاع مذکور توسط کارشناس و تایید آن از سوی دادگاه محترم، صدور دستور فروش مال مشاع از طریق مزایده و تقسیم ثمن حاصل از فروش بین شرکا به نسبت سهم الشرکه قانونی آن ها.
  3. مطالبه کلیه هزینه های دادرسی، حق الزحمه کارشناسی و حق الوکاله وکیل (در صورت وجود) از خوانده/خواندگان.

با تشکر و احترام فراوان

نام و نام خانوادگی خواهان/وکیل خواهان: [نام و نام خانوادگی]
امضا: [امضا]
تاریخ: [تاریخ]

نکات مهم در تکمیل نمونه دادخواست

  • دقت در مشخصات ملک: حتماً پلاک ثبتی اصلی، فرعی، بخش، و آدرس دقیق ملک را به طور کامل و صحیح وارد کنید. هرگونه اشتباه در این اطلاعات می تواند منجر به رد دادخواست شود.
  • نحوه نوشتن مشخصات خواهان و خوانده: اطلاعات فردی شامل نام، نام خانوادگی، نام پدر، شماره ملی و آدرس پستی را با دقت وارد کنید تا ابلاغ ها به درستی انجام شود.
  • تاکید بر هر دو خواسته تقسیم و فروش: در بخش خواسته، حتماً هر دو گزینه تقسیم و فروش را به صورت تقسیم مال مشاع و در صورت عدم امکان، صدور دستور فروش ذکر کنید تا دادگاه ابتدا امکان تقسیم را بررسی کرده و در صورت عدم امکان، به سراغ فروش برود.
  • پیوست کردن مدارک: از پیوست کردن تمامی مدارک لازم به صورت برابر اصل شده اطمینان حاصل کنید.

مدارک ضروری برای پیوست دادخواست

پیوست کردن مدارک کامل و صحیح به دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع، از اهمیت بالایی برخوردار است. این مدارک، دلایل و مستندات قانونی شما را تشکیل می دهند و روند رسیدگی به پرونده را تسریع می بخشند:

  • تصویر برابر اصل سند مالکیت یا قولنامه: این مهم ترین مدرک برای اثبات مالکیت مشاعی شما و خوانده/خواندگان است.
  • تصویر برابر اصل شناسنامه و کارت ملی خواهان و خوانده: برای شناسایی دقیق طرفین دعوا لازم است. در مورد خوانده، اگر تصویر برابر اصل در دسترس نیست، کپی ساده نیز کافی است.
  • گواهی مالیات بر ارث (در صورت موروثی بودن و تقسیم ترکه): اگر مال مشاع از طریق ارث به شما رسیده باشد، این گواهی برای اثبات وراثت و پرداخت حقوق دولتی مربوطه ضروری است.
  • وکالت نامه (در صورت داشتن وکیل): اگر از طریق وکیل اقدام می کنید، وکالت نامه رسمی که حدود اختیارات وکیل را مشخص می کند، باید پیوست شود.
  • استعلام وضعیت ثبتی ملک (دادگاه درخواست می کند، اما خواهان می تواند پیوست کند): این مدرک اطلاعات کاملی درباره وضعیت ثبتی ملک، از جمله مشاعی بودن، سهم الشرکه هر یک از مالکان، و وجود هرگونه بازداشت یا رهن را ارائه می دهد. اگرچه دادگاه معمولاً خود این استعلام را انجام می دهد، اما ارائه آن از سوی خواهان می تواند به تسریع روند کمک کند.
  • هرگونه توافق نامه یا مکاتبات قبلی با شرکا: اگر پیش از این تلاش هایی برای تقسیم توافقی انجام داده اید (مثلاً ارسال اظهارنامه یا مکاتبات کتبی)، پیوست کردن این مدارک می تواند نشان دهنده حسن نیت شما و عدم همکاری خوانده باشد.

نکات حقوقی تکمیلی و چالش های احتمالی

در فرآیند تقسیم و فروش مال مشاع، ممکن است با پیچیدگی ها و چالش های حقوقی متعددی روبرو شوید که آگاهی از آن ها می تواند به شما در پیشبرد پرونده کمک کند.

تفاوت افراز و تفکیک

یکی از اشتباهات رایج، خلط مفهوم افراز و تفکیک است که هر دو به نوعی به جداسازی بخش هایی از یک مال اشاره دارند، اما در ماهیت و مرجع رسیدگی متفاوتند:

  • تفکیک: به معنای تقسیم یک قطعه زمین یا ملک به قطعات کوچک تر است، حتی اگر کل مال متعلق به یک نفر باشد یا به صورت مشاعی باشد. هدف از تفکیک، صرفاً تقسیم مال به قطعات کوچک تر و تهیه نقشه های جدید برای ثبت است. مرجع صالح برای تفکیک، اداره ثبت اسناد و املاک است و تفکیک یک عمل اداری است و نه قضایی. تفکیک، مال مشاع را از حالت مشاعی خارج نمی کند و پس از تفکیک نیز، قطعات جدید همچنان به صورت مشاع بین همان مالکان قبلی باقی می مانند، مگر اینکه پس از تفکیک، افراز نیز صورت گیرد.
  • افراز: به معنای جداسازی سهم یک یا چند شریک از مال مشاع و اختصاص دادن آن به صورت مفروز به هر شریک است. هدف افراز، پایان دادن به حالت اشاعه و تعیین سهم جداگانه برای هر یک از شرکا است. افراز می تواند در اداره ثبت (در صورت وجود شرایط) یا در دادگاه (در سایر موارد) انجام شود و یک عمل قضایی یا شبه قضایی محسوب می شود که به دنبال حل یک اختلاف حقوقی است.

تاثیر بازداشت یا رهن بودن ملک

در صورتی که مال مشاع در رهن (مثلاً در رهن بانک بابت وام) یا در بازداشت (مثلاً به دلیل بدهی یکی از شرکا به شخص ثالث) باشد، امکان تقسیم یا فروش آن تا زمان رفع رهن یا بازداشت وجود نخواهد داشت. دادگاه یا اداره ثبت قبل از هر اقدامی، وضعیت ثبتی ملک را استعلام می کند و در صورت وجود چنین موانعی، ابتدا باید موانع برطرف شوند.

وجود غایب یا محجور در میان شرکا

همان طور که قبلاً اشاره شد، در صورتی که یکی از شرکا غایب مفقودالاثر یا محجور باشد، اداره ثبت صلاحیت رسیدگی به درخواست افراز را ندارد و مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای تقسیم، دادگاه عمومی حقوقی است. دادگاه برای حمایت از حقوق این افراد، از ولی، قیم یا امین آن ها دعوت به عمل می آورد و تصمیم گیری با حضور نماینده قانونی آن ها صورت می گیرد. این امر فرآیند را طولانی تر و پیچیده تر می کند.

مالی بودن دعوا و محاسبه هزینه های دادرسی

دعوای تقسیم و فروش مال مشاع، یک دعوای مالی محسوب می شود. بنابراین، هزینه های دادرسی بر اساس ارزش خواسته تعیین و پرداخت می گردد. بهای خواسته معمولاً بر اساس ارزش منطقه ای ملک یا در صورت عدم تعیین، به صورت مقطوع تعیین می شود. این هزینه ها در مراحل مختلف (ثبت دادخواست، کارشناسی و اجرا) باید پرداخت شوند.

امکان طرح همزمان دعوای خلع ید

اگر یکی از شرکا بدون رضایت سایرین، مال مشاع را به صورت انحصاری در تصرف خود داشته باشد و مانع استفاده دیگران شود، علاوه بر درخواست تقسیم یا فروش مال مشاع، می توان دعوای خلع ید را نیز علیه او مطرح کرد. البته خلع ید از مال مشاع، شرایط خاص خود را دارد و نیازمند اثبات تصرف انحصاری و عدم اذن سایر شرکا است.

یکی از مهم ترین چالش ها در پرونده های مال مشاع، عدم توافق شرکا بر سر نحوه تقسیم یا قیمت گذاری مال است که اغلب به ارجاع پرونده به کارشناسی رسمی دادگستری منجر می شود.

اهمیت نظریه کارشناسی

نظریه کارشناسی رسمی دادگستری نقش محوری در دعوای تقسیم و فروش مال مشاع ایفا می کند. کارشناس وظیفه دارد:

  • قابلیت یا عدم قابلیت افراز مال را تشخیص دهد.
  • در صورت قابلیت افراز، نقشه ای از تقسیم بندی های پیشنهادی ارائه دهد.
  • ارزش دقیق مال مشاع و سهم هر یک از شرکا را (در صورت نیاز به تعدیل یا رد) تعیین کند.
  • در صورت غیرقابل افراز بودن، ارزش روز مال را برای فروش در مزایده مشخص نماید.

نظریه کارشناس، اگرچه قطعی نیست و طرفین می توانند به آن اعتراض کنند، اما معمولاً مبنای تصمیم گیری دادگاه قرار می گیرد.

زمان تقریبی رسیدگی به پرونده ها

زمان رسیدگی به پرونده های تقسیم و فروش مال مشاع، بستگی به عوامل متعددی دارد، از جمله پیچیدگی پرونده، تعداد شرکا، سرعت رسیدگی شعبه قضایی، و دفعات ارجاع به کارشناسی. به طور کلی، این پرونده ها می توانند از چند ماه تا چند سال به طول بینجامند. همکاری و همراهی شرکا با روند قضایی می تواند در تسریع آن موثر باشد.

لزوم مشورت با وکیل متخصص

با توجه به پیچیدگی های حقوقی و فنی مربوط به دعوای تقسیم و فروش مال مشاع، مشورت و در صورت امکان، اعطای وکالت به یک وکیل متخصص در امور ملکی و حقوقی اکیداً توصیه می شود. وکیل می تواند شما را در تمامی مراحل، از تنظیم صحیح دادخواست و جمع آوری مدارک گرفته تا پیگیری پرونده در دادگاه و اجرای حکم، یاری رساند و از تضییع حقوق شما جلوگیری کند.

هزینه تنظیم و پیگیری دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع

آگاهی از هزینه های مربوط به تنظیم و پیگیری دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع، برای هر یک از شرکا ضروری است. این هزینه ها شامل موارد مختلفی می شود و می تواند متناسب با شرایط پرونده، متغیر باشد.

عوامل موثر بر هزینه

هزینه های مربوط به این دعوا، تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می گیرد:

  • نوع مال: تقسیم و فروش یک ملک مسکونی، یک زمین کشاورزی، یا سهام شرکت، هر کدام می تواند هزینه های کارشناسی و دادرسی متفاوتی داشته باشد.
  • ارزش مال: از آنجا که این دعوا مالی است، ارزش ریالی مال مشاع به طور مستقیم بر میزان هزینه های دادرسی و حق الزحمه کارشناسی تأثیرگذار است. هرچه ارزش مال بیشتر باشد، هزینه ها نیز افزایش می یابد.
  • تعداد شرکا: تعداد شرکا می تواند بر پیچیدگی و طولانی شدن فرآیند تأثیر بگذارد که به نوبه خود ممکن است هزینه هایی مانند ابلاغ اوراق قضایی را افزایش دهد.
  • تعرفه کارشناسی: حق الزحمه کارشناس رسمی دادگستری بر اساس تعرفه های مصوب قوه قضائیه و متناسب با ارزش مال و میزان کار انجام شده، تعیین می شود.
  • نیاز به اقدامات جانبی: در برخی پرونده ها، ممکن است نیاز به اقدامات حقوقی جانبی مانند طرح دعوای خلع ید، اخذ دستور موقت، یا پیگیری اعتراضات به نظریه کارشناسی باشد که هر یک هزینه جداگانه ای در بر خواهد داشت.

هزینه دادرسی

هزینه دادرسی، مبلغی است که خواهان در زمان ثبت دادخواست به دادگستری پرداخت می کند. از آنجا که دعوای تقسیم و فروش مال مشاع یک دعوای مالی است، هزینه دادرسی آن نیز بر اساس ارزش خواسته محاسبه می شود. این هزینه معمولاً درصدی از بهای خواسته است که توسط خواهان در دادخواست تعیین و بر اساس ارزش منطقه ای ملک (در مورد املاک) یا ارزش تعیین شده توسط کارشناس (در مورد سایر اموال) پرداخت می گردد. این هزینه در شروع پرونده پرداخت می شود و بخش عمده آن شامل ابطال تمبر است.

هزینه کارشناسی رسمی دادگستری

تقریباً در تمامی پرونده های تقسیم و فروش مال مشاع، برای تشخیص قابلیت افراز، تعدیل سهم الشرکه، یا ارزش گذاری مال برای فروش، به نظریه کارشناس رسمی دادگستری نیاز است. هزینه کارشناسی بر اساس تعرفه های مصوب قوه قضائیه تعیین می شود و معمولاً بر عهده خواهان است که در صورت پیروزی در دعوا، می تواند آن را از خوانده مطالبه کند.

حق الوکاله وکیل

در صورتی که برای پیگیری پرونده از خدمات وکیل استفاده شود، حق الوکاله وکیل نیز به هزینه های پرونده اضافه می شود. حق الوکاله می تواند به صورت توافقی بین موکل و وکیل تعیین شود یا بر اساس تعرفه های قانونی کانون وکلا محاسبه گردد. انتخاب یک وکیل متخصص می تواند با جلوگیری از اشتباهات حقوقی و تسریع روند پرونده، در درازمدت به صرفه جویی در هزینه ها کمک کند.

نتیجه گیری: گامی مطمئن به سوی حل و فصل شراکت

مالکیت مشاع، در کنار مزایای احتمالی خود، چالش های حقوقی و عملی فراوانی را نیز به همراه دارد. عدم توافق شرکا بر نحوه اداره یا بهره برداری از مال مشترک، می تواند منجر به توقف بهره برداری و ضرر و زیان برای تمامی مالکین شود. در چنین شرایطی، آگاهی از ابزارهای قانونی مانند دادخواست تقسیم و فروش مال مشاع، راهکاری حیاتی برای حل و فصل اختلافات و خروج از حالت اشاعه است.

همان طور که در این مقاله به تفصیل بررسی شد، فرآیند تقسیم و فروش مال مشاع شامل مراحل مشخص حقوقی، از تعیین مرجع صالح (اداره ثبت یا دادگاه) گرفته تا انتخاب روش های قانونی تقسیم (افراز، تعدیل، رد یا فروش از طریق مزایده) است. تنظیم دقیق و مستدل دادخواست، پیوست کردن مدارک لازم و رعایت نکات حقوقی، گام های اساسی برای موفقیت در این مسیر هستند. نقش کارشناس رسمی دادگستری در تشخیص قابلیت افراز و تعیین ارزش مال، و همچنین اهمیت تمایز میان مفاهیم افراز، تفکیک و دستور فروش، از جمله نکات کلیدی است که باید به آن ها توجه ویژه داشت.

پیچیدگی های این حوزه حقوقی و ضرورت حفظ حقوق تمامی شرکا، اهمیت مشاوره با وکیل متخصص را بیش از پیش نمایان می سازد. یک وکیل باتجربه می تواند شما را در تمامی مراحل، از آغاز تنظیم دادخواست تا اجرای حکم، همراهی کرده و با دانش و تجربه خود، از تضییع حقوق شما جلوگیری کند. با درک صحیح این فرآیند و بهره گیری از راهنمایی متخصصان، می توانید گامی مطمئن در جهت حل و فصل اختلافات شراکت خود برداشته و به یک نتیجه عادلانه و مطلوب دست یابید.