به گزارش خبرگزاری هنر برتر مراسم تشییع پیکر شیوا ارسطویی نویسنده شاعر و مدرس داستان نویسی امروز (دوشنبه ۲۲ اردیبهشت) با حضور افرادی همچون فرخنده حاجی زاده حافظ موسوی حسین سناپور یغما گلرویی محمود معتقدی قباد آذرآیین لی لی فرهادپور محمدحسن شهسواری کاوه فولادی نسب بیژن صفدری محمد حسینی علیرضا بهنام مظاهر شهامت احمد غلامی سامان ارسطو آیت دولتشاه کاوه و بهرنگ کیائیان و… برگزار شد.

براساس گزارش هنر برتر فرخنده حاجی زاده نویسنده و شاعر در این مراسم با بیان اینکه شیوا خود را نکشته بلکه واژه های آینده را کشته است گفت: «حیف واژه هایی که نتوانستند در صفحه مانیتور بنشینند و روی کاغذ به کتابی تبدیل شوند.»
او با اشاره به آخرین گفت وگویشان بیان کرد: «شیوا به من گفت همیشه تو را بالای قبر دیدیم به او گفتم چه کار کنم مرگ آجین شده ام. مطمئنم او کنار من ایستاده و می خواهم به او بگویم شیوا دیدی هنوز از شوک داغ روزبه کیائیان (مدیر پخش نشر چشمه) خارج نشده بودیم که به تو رسیدیم. تو رفتی و مرگ آجین شدن همین هاست.»
حاجی زاده با اشاره به موضوع خاکسپاری نویسندگان در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران گفت: «برای دفن اجازه نمی دهند در حالی که قطعه به نام هنرمندان ثبت شده است. این قطعه نیست که به نویسندگان تشخص می دهد بلکه خاک است که از نام ها تشخص می گیرد و مهم نیست هنرمند کجا خاک شود؛ بلکه مهم این است چه اثری از خود به جا گذاشته باشد.»
او با بیان اینکه شیوا واژه هایش را فنا کرد افزود: «ای کاش این اتفاق نمی افتاد. شیوا ما بزرگ شدیم ولی عاقل نشدیم و هنوز زنگی از جنون در سر همه ما هست اگر نبود قلم را کنار می گذاشتیم. تو چرا حیف کردی؟ نمی دانم چه باید بگویم.»
در ادامه این مراسم که با اجرای رسول رخشا همراه بود ناهید کبیری نیز شعری خواند.
آتوسا زرنگار داستان نویس با بیان اینکه شیوا علاوه بر اینکه نویسنده و شاعر بود یک زن بود گفت: «او یک زن بود با تمام دغدغه هایی که زنان دارند. شیوا کوتاه نمی آمد می جنگید و شاید در جایی فکر کرد که جنگیدنش ثمری ندارد. او در کارهای خیریه پیش قدم بود. شیوا ارسطویی انسان بود با همه اخلاق خوب و بدش.»
او افزود: «شیوا یک زن بود و بهترین رمانش «افیون» بود که در ایران مجوز نگرفت. نمی دانم تا کی ادامه بدهیم و بنویسیم و مجوز نگیرد. همیشه شاکی بود که کتاب هایش در ارشاد می مانند. او زنی شجاع و جسور و خودش بود.»
صوفیا محمودی نویسنده و مترجم نیز گفت: «شیوا معترض بود و اعتراض او در نوشتن متجلی بود او با روش مختص خود در واژه اعتراض می کرد و زن های قصه هایش عصیانگیر و درگیر سنت و مدرنیته بودند. شیوا همانطور که دلش می خواست زندگی کرد و از خانه و خانواده دور شد و با نوشتن زندگی کرد. شیوا عصیانگری عاصی بود که او را با قصه هایش بخوانیم نه چند و چون رفتنش.»
سارا افضلی نیز شعری را از طرف عبدالعلی عظیمی که برای شیوا ارسطویی سروده بود خواند.
لیلی فرهادپور روزنامه نگار و هنرمند با تشکر از محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل خانه هنرمندان نسبت به اینکه مدیران با هنرمندان همکاری نمی کنند اعتراض کرد.

علی قنبری شاعر هم در سخنانی گفت: «امروز آمدیم تا وداع کنیم با نویسنده ای که ذهنی ژرف و شگرف با قلبی خسته داشت. یک نویسنده از آسمان نیامده است؛ فاصله او با پوچی یک تار موست اما او با نوشتن به زندگی اش معنا می بخشد.»
او افزود: زندگی یک نویسنده همیشه با درون نگری و تنهایی گره خورده است. شیوا نویسنده ای تجربه گرا بود که محصولش کتاب هایش است. او از نوشتن از لحاظ مادی طرفی نمی بست نوشتن برای او به معنای روبه رو شدن مداوم با تاریکی ها یا بی پناهی ها و زخم هایی بود که گاهی التیام نمی آورد. او مثل همه ما شکستنی بود و شکستنش چیز غریبی نبود او میل به ماندن نداشت و از میان ما رفت؛ اما این گونه رفتنش به ما یادآوری می کند که بیایید بیشتر ببینیم بیشتر گوش کنیم و بیشتر درک کنیم.
قنبری خاطرنشان کرد: «زندگی یک نویسنده پر از پایان های بی شمار است که شیوا بسیاری را تاب آورد گرچه شیوا نقطه پایانی جمله اش را گذاشت اما باید بدانیم او بارها در زندگی اش احساس تنهایی کرد ولی کلمات او را به زندگی بازگرداندند و در پایان شیوای عزیز این برای من شوربختی و تأسف آور است که در کنار پیکر شیوا یادآوری کنم که برای یک هنرمند متأسفانه مرگ بهترین تبلیغ است. برای شعرها و قصه ها قدردان تو هستیم. »
سپس یکی از شاگردان شیوا ارسطویی او را یکی از بهترین معلمانش خواند که می جوشید و هر آنچه داشت منتقل می کرد.
علیرضا بهنام شاعر و مترجم نیز در سخنانی گفت: «خطر کردن ویژگی اصلی شیوا ارسطویی بود؛ از امدادگری در جنگ هشت ساله تا حضور در افغانستان و… . شیوا ارسطویی خطر می کرد و می خواست واقعیت را بی پروا بگوید. بسیاری از دوستانش از صراحت و ملاحظه نکردن او می رنجیدند. خطر می کرد و جانب حقیقت را نگه می داشت.»
او با اشاره به مرگ شیوا ارسطویی یادآور شد: «گزارش پزشکی قانونی برای او نیامده و نمی دانیم چه اتفاقی افتاده بلکه حدس می زنیم چه اتفاقی افتاده است. بسیار متاسفم که کلمات آینده خود را کشت.»
ماهرخ دبیری همکلاسی دانشگاه شیوا ارسطویی هم گفت: «شیوا بسیار تنها بود و کمتر کسی سراغش می آمد. اواخر مشکلات جسمانی داشت و دلتنگی عمیقی داشت. شیوا در اثر تنهایی به این سمت رفت.»
عسل نورایی نیز متنی را از انصاری را خواند. در بخشی از این متن آمده بود که شیوا نه سفید است نه سیاه نویسنده ای بود که اشتباه کم نداشت.
محسن امیریوسفی کارگردان سینما هم با اشاره به مرگ هایی که در سال های اخیر در سینما اتفاق افتاده از جمله مرگ کیومرث پوراحمد و داریوش مهرجویی و جمله معروف هوشنگ گلشیری گفت فارغ از مشکلات بیش از پیش هوای هم را داشته باشیم.
سپهر وکیلی فرزند شیوا ارسطویی نیز گفت: «شیوا واقعا دوست داشت بعد از مرگش بخندیم و خوشحال باشیم چون مطمئن بود خودش خوشحال خواهد بود. من فرزند شیوا نه از شیوا که از زیست شیوا چه آموختم؟ از او آموختم نه زندگی را جدی بگیرم و نه مرگ را. مرسی که آمدید.»
در پایان تعدادی از خانم های حاضر در مراسم زیر تابوت شیوا ارسطویی را برای بدرقه پیکر این نویسنده و شاعر به سمت خانه ابدی اش در قطعه هنرمندان گرفتند.
۲۴۵۲۴۵
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "پیکر شیوا ارسطویی روی دوش زنان به خانه ابدی بدرقه شد" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "پیکر شیوا ارسطویی روی دوش زنان به خانه ابدی بدرقه شد"، کلیک کنید.