اشتباهات رایج در طراحی UI/UX که باید از آنها اجتناب کنید
در دنیای پرتلاطم دیجیتال امروز اولین برخورد کاربر با محصول شما – چه وب سایت باشد و چه اپلیکیشن موبایل – تجربه ای حیاتی است که می تواند سرنوشت کسب وکارتان را رقم بزند. یک طراحی رابط کاربری (UI) زیبا اما غیرکاربردی یا یک تجربه کاربری (UX) که کاربر را سردرگم یا کلافه کند به سرعت منجر به از دست دادن مخاطب و شکست پروژه خواهد شد. آموزش ui ux؛ درک عمیق تفاوت ها و هم پوشانی های UI و UX و اجتناب از خطاهای رایج در این دو حوزه دیگر یک مزیت رقابتی نیست بلکه یک ضرورت مطلق برای بقا و رشد در فضای آنلاین است.

تعریف و اهمیت UI/UX در اکوسیستم دیجیتال
پیش از پرداختن به اشتباهات لازم است تمایز و ارتباط بین رابط کاربری (UI) و تجربه کاربری (UX) را روشن کنیم.
- UI (User Interface) : به جنبه های بصری و تعاملی محصول دیجیتال اشاره دارد. این شامل همه چیزهایی است که کاربر می بیند و با آن تعامل می کند : دکمه ها آیکون ها تایپوگرافی پالت رنگی تصاویر انیمیشن ها و چیدمان کلی صفحات. هدف اصلی UI ارائه یک ظاهر جذاب واضح و سازگار است که تعامل کاربر با سیستم را ممکن و لذت بخش سازد. UI خوب باید خوانا قابل فهم و زیبا باشد.
- UX (User Experience) : به تجربه کلی و احساس کاربر هنگام تعامل با محصول یا سرویس اشاره دارد. UX فراتر از ظاهر بصری است و شامل کاربردی بودن (Usability) دسترس پذیری (Accessibility) مطلوبیت (Desirability) اعتبار (Credibility) و یافت پذیری (Findability) محتوا و عملکردها می شود. هدف اصلی UX ایجاد تجربه ای روان کارآمد و رضایت بخش است که نیازهای کاربر را برآورده کرده و او را به هدفش برساند.
اهمیت UI/UX در دنیای تکنولوژی امروز غیرقابل انکار است. یک طراحی خوب می تواند :
- نرخ تبدیل (Conversion Rate) را افزایش دهد.
- وفاداری مشتری (Customer Loyalty) را بهبود بخشد.
- هزینه های پشتیبانی را کاهش دهد (چون کاربران کمتر دچار مشکل می شوند).
- اعتبار برند را تقویت کند.
- مزیت رقابتی ایجاد کند.
در مقابل یک طراحی ضعیف منجر به نرخ پرش (Bounce Rate) بالا کاهش تعامل کاربر نظرات منفی و در نهایت از دست دادن درآمد و سهم بازار خواهد شد.
اصول بنیادین و استانداردهای طلایی در طراحی UI/UX
برای جلوگیری از اشتباهات ابتدا باید با اصول اساسی طراحی آشنا بود. این اصول که بسیاری از آنها بر پایه تحقیقات روان شناسی و علوم شناختی بنا شده اند راهنمای ایجاد تجارب کاربری مؤثر هستند. برخی از مهم ترین این اصول عبارت اند از :
- وضوح و سادگی (Clarity and Simplicity) : رابط کاربری باید عاری از هرگونه ابهام باشد. کاربران باید بتوانند به سرعت بفهمند هر عنصر چیست و چه کاری انجام می دهد. اصل KISS (Keep It Simple, Stupid) در اینجا بسیار کاربردی است. از به هم ریختگی بصری پرهیز کنید.
- سازگاری (Consistency) : عناصر مشابه باید ظاهر و عملکرد یکسانی در سراسر محصول داشته باشند. این شامل استفاده از پالت رنگی تایپوگرافی آیکون ها و الگوهای تعاملی یکسان است. سازگاری داخلی (درون محصول) و سازگاری خارجی (با استانداردهای پلتفرم مانند iOS یا Android) هر دو مهم هستند. استفاده از سیستم های طراحی (Design Systems) به حفظ سازگاری کمک شایانی می کند.
- بازخورد (Feedback) : سیستم باید همواره کاربر را از وضعیت فعلی و نتیجه اقداماتش مطلع کند. این می تواند از طریق انیمیشن های ظریف پیام های تأیید نشانگرهای پیشرفت یا تغییرات بصری در عناصر تعاملی صورت گیرد. اصل دیده بانی وضعیت سیستم (Visibility of System Status) از اصول دهگانه نیلسن نورمن بر همین نکته تأکید دارد.
- کنترل و آزادی کاربر (User Control and Freedom) : کاربران باید احساس کنند که کنترل سیستم را در دست دارند. امکان لغو (Undo) و انجام مجدد (Redo) اقدامات خروج آسان از وضعیت های ناخواسته و ناوبری شفاف حس کنترل را تقویت می کند.
- پیشگیری از خطا (Error Prevention) : طراحی خوب باید به گونه ای باشد که احتمال بروز خطا توسط کاربر را به حداقل برساند. این مهم تر از نمایش پیام های خطای خوب است. استفاده از مقادیر پیش فرض هوشمند محدود کردن ورودی ها و ارائه پیشنهادات می تواند مفید باشد.
- تشخیص به جای یادآوری (Recognition Rather Than Recall) : بار شناختی کاربر را با قابل مشاهده کردن عناصر اقدامات و گزینه ها کاهش دهید. کاربر نباید مجبور باشد اطلاعات را از بخشی به بخش دیگر به خاطر بسپارد.
- انعطاف پذیری و کارایی (Flexibility and Efficiency of Use) : سیستم باید هم برای کاربران تازه کار و هم برای کاربران حرفه ای کارآمد باشد. میان برها یا امکانات پیشرفته برای کاربران باتجربه می تواند سرعت تعامل را افزایش دهد.
- طراحی مینیمالیستی و زیباشناختی (Aesthetic and Minimalist Design) : رابط ها نباید حاوی اطلاعات نامربوط یا به ندرت مورد نیاز باشند. هر عنصر اضافی با عناصر مرتبط رقابت کرده و دیده شدن آن ها را کاهش می دهد. زیبایی بصری نیز در ایجاد حس مطلوبیت نقش دارد.
- کمک به کاربران برای تشخیص درک و بازیابی از خطاها (Help Users Recognize, Diagnose, and Recover from Errors) : پیام های خطا باید به زبان ساده (بدون کدهای فنی) دقیقاً مشکل را بیان کرده و راه حلی سازنده ارائه دهند.
- راهنمایی و مستندات (Help and Documentation) : اگرچه بهتر است سیستم بدون نیاز به مستندات قابل استفاده باشد اما ارائه راهنمایی در مواقع لزوم ضروری است. این راهنما باید به راحتی قابل جستجو متمرکز بر وظایف کاربر و مختصر باشد.
- دسترس پذیری (Accessibility) : طراحی باید برای همه کاربران از جمله افراد دارای معلولیت قابل استفاده باشد. رعایت استانداردهای WCAG (Web Content Accessibility Guidelines) شامل کنتراست رنگ مناسب پشتیبانی از صفحه خوان ها ناوبری با کیبورد و متن جایگزین برای تصاویر ضروری است.
رایج ترین اشتباهات در طراحی رابط کاربری (UI)
خطاهای مربوط به ظاهر و تعامل مستقیم کاربر با عناصر صفحه می توانند به شدت تجربه را مختل کنند. برخی از رایج ترین اشتباهات UI عبارت اند از :
- ناسازگاری در طراحی : استفاده از سبک های متفاوت برای دکمه ها فرم ها فونت ها یا پالت های رنگی در بخش های مختلف محصول کاربر را گیج کرده و حس بی نظمی و عدم حرفه ای بودن را القا می کند. عدم استفاده از Design System یا راهنمای سبک (Style Guide) منسجم ریشه اصلی این مشکل است.
- ضعف در سلسله مراتب بصری (Visual Hierarchy) : کاربر باید بتواند با یک نگاه سریع مهم ترین عناصر صفحه و مسیر پیشنهادی برای تعامل را تشخیص دهد. عدم استفاده صحیح از اندازه رنگ کنتراست فضای سفید و فونت ها برای ایجاد تمایز بین عناصر مهم و کم اهمیت منجر به سردرگمی و اتلاف وقت کاربر می شود.
- شلوغی و اطلاعات بیش از حد : تلاش برای گنجاندن تمام اطلاعات و عملکردها در یک صفحه بدون اولویت بندی منجر به بار شناختی (Cognitive Load) بالا و فلج تحلیلی (Analysis Paralysis) در کاربر می شود. فضای سفید (White Space) دوست شماست؛ از آن برای ایجاد تنفس و تمرکز استفاده کنید.
- ناوبری (Navigation) غیرشهودی : منوها لینک ها و مسیرهای حرکتی بین صفحات باید واضح قابل پیش بینی و پیدا کردن آنها آسان باشد. منوهای پنهان پیچیده (مانند منوهای همبرگری چند سطحی) نام گذاری مبهم آیتم های منو و عدم وجود مسیر راهنما (Breadcrumbs) در وب سایت های بزرگ از خطاهای رایج ناوبری هستند.
- کنتراست رنگ ناکافی و خوانایی ضعیف : استفاده از رنگ متن نزدیک به رنگ پس زمینه فونت های بسیار ریز یا ناخوانا و طول خطوط بسیار بلند یا بسیار کوتاه خواندن محتوا را دشوار می کند به خصوص برای کاربران دارای ضعف بینایی. رعایت حداقل نسبت کنتراست طبق WCAG (معمولاً ۴.۵ : ۱ برای متن عادی) ضروری است.
- نادیده گرفتن طراحی واکنش گرا (Responsive Design) : امروزه کاربران از دستگاه های مختلف با اندازه های صفحه نمایش متفاوت (دسکتاپ تبلت موبایل) به وب سایت ها و اپلیکیشن ها دسترسی دارند. طراحی ای که فقط روی دسکتاپ خوب به نظر برسد و در موبایل به هم ریخته یا غیرقابل استفاده باشد بخش بزرگی از مخاطبان را نادیده گرفته است. Mobile-First Design یک رویکرد مؤثر برای اولویت بندی تجربه موبایلی است.
- فراخوان به اقدام (Call to Action – CTA) نامشخص : دکمه ها یا لینک هایی که کاربر را به انجام یک عمل کلیدی (مانند ثبت نام خرید دانلود) هدایت می کنند باید برجسته واضح و دارای متنی باشند که دقیقاً نتیجه کلیک را مشخص کند. CTA های مبهم کوچک یا پنهان شده در میان سایر عناصر نرخ تبدیل را به شدت کاهش می دهند.
خطاهای متداول در طراحی تجربه کاربری (UX)
اشتباهات UX عمیق تر هستند و به کل سفر و احساس کاربر مربوط می شوند. این خطاها اغلب ناشی از عدم درک کافی نیازها و رفتارهای کاربر است :
- عدم انجام یا نادیده گرفتن تحقیقات کاربر (User Research) : طراحی بر اساس فرضیات شخصی طراح یا ذی نفعان به جای داده های واقعی از کاربران هدف بزرگ ترین اشتباه UX است. بدون شناخت پرسوناها (Personas) نقشه های سفر کاربر (User Journey Maps) و نیازهای واقعی آنها محصولی خواهید ساخت که کسی به آن نیاز ندارد یا نمی تواند از آن استفاده کند.
- جریان های کاربری (User Flows) پیچیده و طولانی : اگر کاربر برای انجام یک کار ساده مجبور باشد مراحل متعدد و گیج کننده ای را طی کند به سرعت ناامید و منصرف خواهد شد. جریان های کاربری باید تا حد امکان خطی کوتاه و شهودی طراحی شوند.
- عملکرد ضعیف و زمان بارگذاری طولانی : هیچ چیز به اندازه انتظار کشیدن برای بارگذاری یک صفحه یا پاسخ دادن یک اپلیکیشن کاربر را کلافه نمی کند. عملکرد ضعیف مستقیماً بر UX تأثیر منفی می گذارد. بهینه سازی تصاویر کدها و استفاده از تکنیک های Lazy Loading یا Caching ضروری است. Core Web Vitals گوگل نیز بر اهمیت سرعت بارگذاری (LCP) پاسخگویی (FID) و پایداری بصری (CLS) تأکید دارد.
- فرم های طولانی و دشوار : درخواست اطلاعات زیاد و غیرضروری عدم ارائه راهنمایی کافی برای پر کردن فیلدها اعتبارسنجی (Validation) نامفهوم یا سخت گیرانه و عدم تقسیم فرم های طولانی به مراحل کوچک تر باعث می شود کاربران از تکمیل فرم ها منصرف شوند.
- نبود بازخورد کافی یا پیام های تأیید : کاربر باید بداند که آیا عملیاتش (مانند ارسال فرم ذخیره تغییرات افزودن به سبد خرید) با موفقیت انجام شده است یا خیر. عدم نمایش پیام تأیید یا بازخورد بصری کاربر را در حالت عدم اطمینان رها می کند.
- عدم انجام تست کاربردپذیری (Usability Testing) : حتی بهترین طراحان نیز نمی توانند تمام مشکلات احتمالی را پیش بینی کنند. مشاهده کاربران واقعی در حال تعامل با محصول بهترین راه برای شناسایی موانع و نقاط اصطکاک در UX است. تست کاربردپذیری باید به صورت مداوم و تکراری در طول فرآیند طراحی و توسعه انجام شود.
- نادیده گرفتن کامل استانداردهای دسترس پذیری : طراحی غیرقابل دسترس نه تنها غیراخلاقی است و بخش بزرگی از کاربران بالقوه را محروم می کند بلکه می تواند منجر به مشکلات قانونی و از دست دادن فرصت های تجاری شود.
تحلیل فنی : ابزارها زبان ها و فریمورک های مؤثر
انتخاب ابزارها و تکنولوژی های مناسب نقش مهمی در پیاده سازی یک طراحی UI/UX موفق دارد.
- ابزارهای طراحی و پروتوتایپ سازی :
- Figma : ابزار مبتنی بر وب محبوب برای همکاری تیمی ایجاد سیستم های طراحی و پروتوتایپ سازی تعاملی.
- Sketch : ابزار قدرتمند مختص macOS با اکوسیستم پلاگین گسترده مناسب برای طراحی UI و سیستم های طراحی.
- Adobe XD : بخشی از اکوسیستم Adobe Creative Cloud با قابلیت های قوی در طراحی UI پروتوتایپ سازی و همکاری.
- InVision, Marvel : ابزارهای تخصصی برای پروتوتایپ سازی و دریافت بازخورد از ذی نفعان و کاربران.
این ابزارها به طراحان کمک می کنند تا Wireframe ها Mockup ها و پروتوتایپ های تعاملی بسازند و طرح ها را پیش از کدنویسی تست و اصلاح کنند.
- تکنولوژی های Frontend :
- HTML (HyperText Markup Language) : ستون فقرات ساختاری محتوای وب. استفاده صحیح از تگ های معنایی (Semantic HTML) به دسترس پذیری و سئو کمک می کند.
- CSS (Cascading Style Sheets) : مسئول ظاهر بصری و چیدمان. تکنیک های مدرن CSS مانند Flexbox و Grid Layout برای ایجاد طرح بندی های واکنش گرا حیاتی هستند. پیش پردازنده های CSS مانند Sass یا Less به سازماندهی و نگهداری بهتر کد CSS کمک می کنند.
- JavaScript : زبان برنامه نویسی اصلی برای افزودن تعاملات پویا به وب سایت ها و اپلیکیشن ها.
- فریمورک ها و کتابخانه های Frontend :
- React, Angular, Vue.js : این کتابخانه ها و فریمورک های جاوااسکریپت به ساخت رابط های کاربری مؤلفه محور (Component-Based) کمک می کنند. این رویکرد توسعه نگهداری و تست UI را آسان تر کرده و به ایجاد سازگاری در سراسر برنامه کمک می کند. با این حال استفاده نادرست یا بیش از حد از آنها می تواند منجر به حجم بالای باندل (Bundle Size) و تأثیر منفی بر عملکرد (Performance) شود.
- Bootstrap, Tailwind CSS, Material UI : فریمورک های CSS یا کتابخانه های کامپوننت UI که مجموعه ای از استایل ها و کامپوننت های از پیش آماده را ارائه می دهند. این ابزارها می توانند سرعت توسعه را افزایش دهند اما باید با دقت استفاده شوند تا از ظاهر عمومی و تکراری یا کد اضافی (Bloat) جلوگیری شود. انتخاب فریمورک باید با نیازهای پروژه و الزامات طراحی همخوانی داشته باشد.
انتخاب تکنولوژی مناسب باید با در نظر گرفتن عواملی مانند پیچیدگی پروژه نیاز به تعاملات پویا عملکرد تخصص تیم و اهداف بلندمدت صورت گیرد. تکنولوژی باید در خدمت تجربه کاربری باشد نه برعکس.
تأثیر مستقیم اشتباهات UI/UX بر سئو و عملکرد وب سایت
اغلب تصور می شود که UI/UX و بهینه سازی موتور جستجو (SEO) دو حوزه مجزا هستند اما در واقعیت ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. موتورهای جستجو مانند گوگل به طور فزاینده ای تجربه کاربر را به عنوان یک فاکتور رتبه بندی در نظر می گیرند.
- نرخ پرش (Bounce Rate) و زمان ماندگاری (Time on Site) : اگر کاربران به دلیل UI گیج کننده یا UX ضعیف به سرعت سایت شما را ترک کنند (Bounce Rate بالا) گوگل این را به عنوان سیگنالی منفی مبنی بر عدم رضایت کاربر تلقی می کند. برعکس UX خوب که کاربران را درگیر نگه دارد (Time on Site بالا) سیگنال مثبتی است.
- Core Web Vitals : این معیارها مستقیماً تجربه کاربر را اندازه گیری می کنند و فاکتورهای مهمی در رتبه بندی گوگل هستند :
- Largest Contentful Paint (LCP) : سرعت بارگذاری بزرگ ترین عنصر محتوایی در صفحه (معمولاً تصویر یا بلوک متنی). زمان بارگذاری طولانی UX بدی است.
- First Input Delay (FID) / Interaction to Next Paint (INP) : سرعت پاسخ دهی صفحه به اولین تعامل کاربر (مانند کلیک یا لمس). تأخیر در پاسخگویی کاربر را کلافه می کند. (INP به تدریج جایگزین FID می شود).
- Cumulative Layout Shift (CLS) : پایداری بصری صفحه هنگام بارگذاری. جابجایی غیرمنتظره عناصر یک تجربه آزاردهنده است.
اشتباهات طراحی (مانند تصاویر بهینه نشده انیمیشن های سنگین بارگذاری نامناسب فونت ها یا تبلیغات) مستقیماً بر این معیارها تأثیر منفی می گذارند.
- موبایل پسندی (Mobile-Friendliness) : با توجه به Mobile-First Indexing گوگل داشتن یک وب سایت واکنش گرا که تجربه خوبی در دستگاه های موبایل ارائه دهد برای سئو حیاتی است. اشتباهات UI/UX در موبایل (مانند دکمه های خیلی کوچک متن ناخوانا ناوبری دشوار) به رتبه شما آسیب می زند.
- دسترس پذیری (Accessibility) : اگرچه گوگل مستقیماً سایت ها را بر اساس رعایت WCAG رتبه بندی نمی کند اما یک سایت دسترس پذیر به مخاطبان گسترده تری خدمت رسانی می کند که می تواند منجر به سیگنال های تعامل (Engagement Signals) بهتر شود. همچنین بسیاری از شیوه های خوب دسترس پذیری (مانند استفاده از تگ های HTML معنایی متن جایگزین برای تصاویر) با شیوه های خوب سئو هم پوشانی دارند.
- ساختار سایت و ناوبری : یک ساختار سایت منطقی و ناوبری آسان نه تنها به کاربران کمک می کند تا محتوای مورد نظر خود را پیدا کنند بلکه به خزنده های موتور جستجو (Crawlers) نیز کمک می کند تا سایت شما را بهتر درک و ایندکس کنند.
بنابراین سرمایه گذاری روی UI/UX خوب به طور مستقیم به بهبود عملکرد سئوی وب سایت شما نیز کمک می کند.
چالش های پیش روی طراحان و توسعه دهندگان و راهکارهای عملی
طراحان و توسعه دهندگان در مسیر ایجاد تجارب کاربری عالی با چالش های متعددی روبرو هستند :
- همگام شدن با ترندهای زودگذر : دنیای طراحی دائماً در حال تغییر است. چالش اینجاست که بین پیروی از ترندهای زیبایی شناختی و حفظ اصول کاربردپذیری تعادل برقرار کرد. همیشه جدیدترین ترند بهترین راه حل برای کاربران شما نیست.
- تعادل بین اهداف کسب وکار و نیازهای کاربر : گاهی اوقات اهداف تجاری (مانند افزایش نمایش تبلیغات یا جمع آوری داده های بیشتر) با بهترین تجربه برای کاربر در تضاد است. یافتن راه حلی که هم برای کسب وکار و هم برای کاربر برد-برد باشد نیازمند تفکر خلاق و مذاکره است.
- محدودیت های فنی بودجه و زمان : واقعیت های پروژه اغلب شامل محدودیت هایی در منابع است. اولویت بندی صحیح استفاده از محصول کمینه قابل عرضه (MVP – Minimum Viable Product) و رویکرد طراحی تکرارشونده (Iterative Design) می تواند به مدیریت این محدودیت ها کمک کند.
- همکاری بین رشته ای : طراحی UI/UX مؤثر نیازمند همکاری نزدیک بین طراحان توسعه دهندگان مدیران محصول بازاریابان و سایر ذی نفعان است. ارتباطات شفاف و درک متقابل از نقش ها و چالش های یکدیگر حیاتی است.
- شکاف بین طراحی و پیاده سازی : گاهی اوقات طرح های زیبا در ابزارهای طراحی در مرحله پیاده سازی فنی با مشکل مواجه می شوند یا دقیقاً مطابق طرح اولیه اجرا نمی شوند. استفاده از سیستم های طراحی (Design Systems) تحویل دقیق مشخصات (Handoff) و تست QA منظم می تواند این شکاف را کاهش دهد.
راهکارها :
- یادگیری مستمر : دنبال کردن منابع معتبر شرکت در وبینارها و کنفرانس ها.
- فرآیند طراحی کاربرمحور (User-Centered Design) : همیشه با تحقیق درباره کاربران شروع کنید و آنها را در تمام مراحل (از ایده تا تست) درگیر کنید.
- تست تست و باز هم تست : تست کاربردپذیری در مراحل مختلف تست A/B برای مقایسه راه حل ها و تحلیل داده های رفتار کاربر (Analytics).
- ایجاد و استفاده از سیستم های طراحی : برای حفظ سازگاری افزایش سرعت و بهبود همکاری.
- ارتباطات باز و منظم : برگزاری جلسات منظم بین تیم های مختلف استفاده از ابزارهای همکاری مشترک.
- اولویت بندی هوشمند : تمرکز بر حل مهم ترین مشکلات کاربران و دستیابی به اهداف کلیدی کسب وکار.
نتیجه گیری فنی
طراحی UI/UX دیگر یک مرحله تزئینی در انتهای فرآیند توسعه نیست بلکه یک رشته فنی تحلیلی و استراتژیک است که در قلب محصولات دیجیتال موفق قرار دارد. اشتباهات رایج ذکر شده در این مقاله – از ناسازگاری های بصری و ناوبری گیج کننده گرفته تا نادیده گرفتن تحقیقات کاربر و عملکرد ضعیف – همگی ریشه در عدم درک عمیق نیازها و رفتارهای انسانی یا غفلت از اصول بنیادین طراحی و محدودیت های فنی دارند.
اجتناب از این اشتباهات نیازمند یک رویکرد سیستماتیک و کاربرمحور است که شامل تحقیق پروتوتایپ سازی تست مداوم همکاری بین رشته ای و توجه دقیق به جزئیات فنی پیاده سازی می شود. انتخاب ابزارها و تکنولوژی های مناسب بهینه سازی عملکرد و در نظر گرفتن معیارهای سئو مانند Core Web Vitals بخش جدایی ناپذیر این فرآیند است. در نهایت یک UI/UX عالی نتیجه تکرار (Iteration) همدلی (Empathy) با کاربر و تعهد به کیفیت در تمام سطوح طراحی و توسعه است. سرمایه گذاری بر روی تجربه کاربری سرمایه گذاری مستقیمی بر روی موفقیت بلندمدت محصول و کسب وکار شماست.
پرسش و پاسخ (FAQ)
۱. تفاوت اصلی بین UI و UX چیست؟
- پاسخ : UI (رابط کاربری) بر روی ظاهر و تعامل تمرکز دارد؛ یعنی عناصر بصری مانند دکمه ها رنگ ها فونت ها و چیدمان که کاربر مستقیماً با آنها در ارتباط است. هدف UI ایجاد یک رابط زیبا واضح و قابل استفاده است. UX (تجربه کاربری) مفهوم گسترده تری است و به احساس و تجربه کلی کاربر در طول تعامل با محصول یا سرویس اشاره دارد. این شامل کاربردی بودن دسترس پذیری کارایی یافت پذیری و مطلوبیت کلی می شود. به طور خلاصه UI بخشی از UX است؛ UI ابزاری است که به شکل گیری UX کمک می کند اما UX کل سفر و رضایت کاربر را در بر می گیرد.
۲. چگونه می توان موفقیت طراحی UI/UX را اندازه گیری کرد؟
- پاسخ : موفقیت UI/UX را می توان از طریق ترکیبی از معیارهای کمی و کیفی اندازه گیری کرد :
- کمی : نرخ تبدیل (Conversion Rate) نرخ تکمیل وظیفه (Task Success Rate) زمان انجام وظیفه (Time on Task) نرخ خطا (Error Rate), معیارهای Core Web Vitals (LCP, FID/INP, CLS) نرخ پرش (Bounce Rate) زمان ماندگاری در صفحه/سایت امتیاز خالص ترویج کنندگان (NPS – Net Promoter Score) امتیاز رضایت مشتری (CSAT – Customer Satisfaction Score).
- کیفی : تست کاربردپذیری (مشاهده مستقیم کاربران) مصاحبه با کاربران نظرسنجی ها (برای دریافت بازخورد عمیق تر) تحلیل بازخوردهای پشتیبانی مشتری نقشه های حرارتی (Heatmaps) و ضبط جلسات کاربر (Session Recordings).
انتخاب معیارهای مناسب به اهداف خاص محصول یا پروژه بستگی دارد.
۳. چرا دسترس پذیری (Accessibility) در طراحی UI/UX اهمیت دارد؟
- پاسخ : دسترس پذیری به معنای طراحی محصولات و خدماتی است که برای همه افراد از جمله افراد دارای معلولیت های مختلف (بینایی شنوایی حرکتی شناختی) قابل استفاده باشد. اهمیت آن چندگانه است :
- اخلاقی و فراگیر بودن : حق همه افراد است که بتوانند به اطلاعات و خدمات دیجیتال دسترسی داشته باشند.
- گسترش مخاطبان : حدود ۱۵-۲۰٪ از جمعیت جهان نوعی معلولیت دارند. نادیده گرفتن آنها به معنای از دست دادن بخش قابل توجهی از بازار بالقوه است.
- الزامات قانونی : در بسیاری از کشورها قوانین و مقرراتی (مانند ADA در آمریکا یا EAA در اروپا) وجود دارد که سازمان ها را ملزم به ارائه محصولات دیجیتال دسترس پذیر می کند. عدم رعایت می تواند منجر به جریمه های سنگین شود.
- بهبود UX برای همه : بسیاری از اصول طراحی دسترس پذیر (مانند کنتراست خوب ناوبری واضح متن خوانا) تجربه کاربری را برای همه کاربران بهبود می بخشد نه فقط افراد دارای معلولیت.
- مزایای سئو : برخی از شیوه های دسترس پذیری مانند استفاده از متن جایگزین برای تصاویر و ساختار HTML معنایی به بهبود سئو نیز کمک می کنند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اشتباهات رایج در طراحی UI/UX که باید از آنها اجتناب کنید" هستید؟ با کلیک بر روی تکنولوژی, کسب و کار ایرانی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اشتباهات رایج در طراحی UI/UX که باید از آنها اجتناب کنید"، کلیک کنید.